شهر من دیوار تعصب را فرو ریز - وحید اوراز
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
شهر من دیوار تعصب را فرو ریز
وحید اوراز
هر آنکس با مسائل منطقه،اندک آشنایی داشته باشد، می داند که این روزها اکثریت جامعه به ویژه جامعه جوان و رو به تحول نقده،به مسائل گذشته و تاریخی و دعواهای نسل پیشین علاقه ای نشان نمی دهد و اینها را متعلق به گذشته می داند. جامعه جوان و نسل امروز نقده خواستار مسائلی هستند که به امروزشان مربوط شود و راهی از آن بتوان به آینده زد. نسل امروز خواهان برپایی چادر برادری است و این نیاز را در تک تک گفتمان هایش می توان دید. نسل امروز دوستدار صلح است و نیک می داند امنیت و در آرامش زیستن از نان شب برایش واجب تر است. جوان امروز نقده خواهان شکوفایی، رشد و اعتلا ست.نسل امروز شهر، خواهان پیشرفت و وحدت است،پیشرفت برای جامعه ای که دیروز با هر حرکتی و هر فکری به تاریخ سپرده شده است. او می داند امروز، شهرش نیاز به همدلی دارد، نیاز به ساخت دارد چه ساختار فکری و چه ساختار فیزیکی. او درک می کند و می فهمد و می بیند که شهرهای همجوارش چگونه در این مدت اندک چندساله توانسته است به دور از هرگونه افکار، در اقتصاد رو به رشد از او پیشی بگیرد. جوان امروز شهر من به آینده می اندیشد، به نسلی که در پیش روی اوست، به تاریخ و به آنچه که از او به میراث خواهد ماند فکر می کند. او دوست ندارد برگ برگ تقویم شهرش را تعصب پر کند. او دوست دارد به فرهنگش ، زبانش ، اصالتش و به ریشه های اجدادش احترام بگذارند و همچنین در احترام متقابل به همشهریانش از هر نژاد و فرهنگ و زبانی که باشند گوی سبقت بگیرد. جوان خوش ذوق شهر من مدال طلای صلح و دوستی جشنواره بین المللی را بر گردن دارد.او امروز با تمام معرفت خویش بدین موضوع رسیده است که زندگی در کشوری با انواع فرهنگها و زبانها چه لذت بخش است. او بر نمی تابد زمانی را که برادر کرد و ترک او مورد بی مهری قرار گیرد. نسل امروز شهر من آموخته که با یک کلید بتواند با هزاران فرسخ فاصله مرتبط شود.او گذشته را به گذشته سپرده و آینده ای را رقم می زند که چراغ روشنش تا ابد فروزان خواهد ماند. و این آرزو نیست و بدون یقین واقعیتی است که امید بدان مستلزم این است که بی مهری را کنار بگذاریم . دیوارهای فاصله را برداریم و هر دو چه ترک و کرد برای رشد و اعتلای شهر کمر همت ببندیم.به جای "فصل" دم از "وصل" بزنیم .دیوار تعصب را فرو ریزیم و دست ها را در دست هم بگذاریم. فاصله ها را برداریم و نهال دوستی بکاریم. باید به آینده بیاندیشیم. بی تردید و به اقتضای دگرگونی شرایط تاریخی و تحولات سیاسی، اجتماعی و هزار و یک ضرورت دیگر، دیر یا زود این اتفاق خجسته خواهد افتاد. ای کاش ما نیز امروز در حلقه کسانی باشیم که برای فرو ریختن این دیوار و رسیدن "روزگار وصل" تلاش می کنند تا فردا در پیشگاه تاریخ و آیندگان سرافکنده نباشیم.
فرهنگی - ادبی - هنری -