در یک نشست خبری ژان ماري گوستاو لوكلزيو :

ژان ماري گوستاو لوكلزيو برنده جايزه نوبل ادبي سال 2008 به مناسبت اهداي جايزه بهترين ترجمه فرانسوي ـ چيني در چين به سر ميبرد.
لوكلزيو در مصاحبهاي خبري به تعدادي از پرسشهاي خبرنگاران پاسخ داد.
آنچه در زير ميخوانيد بخشي از صحبتهاي او در اين كنفرانس خبري است.
لوكلزيو در مورد نويسنده چيني مورد علاقه خود گفت: من تمام نوشتههاي لائو شه را دوست دارم. او اهل منچوري بود و من نيمه فرانسوي، نيمه موريسي هستم. به نظرم هر دو گروه قبايل در حال نابودي را نشان ميدهد و اين برايم بسيار جالب است. دنياي لائو شه بسيار نوستالژيك است. او صحنههايي از زندگي خصوصي و خانوادگي را با ظرافت و استعداد خاص به تصوير ميكشد.
لوكلزيو 20 سال پيش هم به چين سفر كرده بود. در آن زمان او از ديدن پكن كه هنوز شهري بسيار سنتي بود و شانگهاي كه شبيه شهري مدرن و پيشرفته بود، تعجب كرد، اما امروز او از ديدن پكن و تغييرات آن بسيار حيرت كرده است.
او در مورد پيشرفت و تغييرات در چين گفت: من فقط ناظري گذري هستم. براي يك غربي مثل من بسيار سخت است كه در مورد پيشرفت بسيار سريع چين نظري بدهم، اما اين تغيير باعث تغيير جامعه و ساختار روابط انساني شده است.
لوكلزيو در مورد زبان چيني گفت: زبان چيني زباني تك هجايي است كه با ملاقات كلمات باهم ساخته ميشود. اين باعث شاعرانه شدن آن ميشود. من دوست دارم معناي مكانها در چيني را بدانم. غناي معنايي زبان چيني برايم بسيار جالب است.
لوكلزيو در جواب سئوالي در مورد چندگانگي فرهنگ فرانسوي پاسخ داد: فرانسه كشوري چند وجهي و داراي فرهنگهاي مختلف است. بنابراين فرهنگ فرانسوي ريشههاي متفاوتي دارد. مستعمرههاي پيشين با وجود شاعراني مثل امه سزر نوعي تازگي به فرهنگ فرانسوي ميدهند. فرانسه امروز هم بيش از هميشه پذيراي تغييرات است.
در مورد آينده كتاب در مقابل گسترش كتابهاي الكترونيكي، لوكلزيو گفت: اينترنت رقيبي واقعي براي كتاب نيست. جوانها هنوز دوست دارند كتاب بخرند و بخوانند. فكر نميكنم مردم كمتر از 30 سال پيش كتاب بخوانند. كتاب در خطر نيست، زيرا وسيلهاي بسيار مقاوم است كه هميشه ميتوانيم در كنار خود داشته باشيم.
در آخر لوكلزيو گفت: به نظر من انسان مثل درخت است. درخت سبز و جوان بسيار قوي است. نيروي زيادي دارد كه مثل نيروي طغيان ميماند. پس از گذشت سالها تنه آن چروكيده ميشود و درخت مقاومتر، اما خشكتر و شكنندهتر ميشود و ديگر ظرافت و انعطاف قديم را ندارد. همه نويسندگان اين مراحل را ميگذرانند؛ شايد به غير از اسكار وايلد كه معتقد بود براي حفظ جواني بايد مرتبا اشتباهات خود را تكرار كرد.
فرهنگی - ادبی - هنری -